۱۱ آذر ۱۳۸۸

عنوان تحقیق : حجاب

تهیه کننده : سیده معصومه اسدی مقدمه لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره ی این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه ی اسلامی نمی توان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنان که عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیّه یکی دیگر از مظاهر آن است . به نام خدا عنوان مقاله : حجاب چکیده : نویسنده : سیده معصومه اسدی ایرادی که بر حجاب می گیرند این است که سبب رکود و تعطیل فعالیت هایی است که خلقت در استعداد زن قرار داده است . زن نیز مانند مرد دارای ذوق ، فکر ، فهم ، هوش و استعداد کار است . این استعدادها را خدا به او داده است و بیهوده نیست و باید به ثمر برسد . حجاب اسلام نمی گوید که باید زن را در خانه محبوس کرد و جلوی بروز استعدادهای او را گرفت . مبنای حجاب در اسلام این است که التذاذات جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع ، خالص برای کار و فعالیت باشد که در این مقاله بیشتر به این مطالب خواهیم پرداخت . کلید واژه : حجاب ، عفت و حیا ، پوشش زن آدرس : زنجان – سلطانیه دبیرستان دخترانه ی رسالت واژه حجاب پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم . آن نکته این است که معنای لغوی « حجاب » که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست ؟ کلمه ی « حجاب » هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر ، استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پوششی « حجاب نامیده می شود . » که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت می گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می کند : « حَتّی تَوارَت بِالحِجابِ » (1) یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد . پرده حاجز میان قلب و شکم را « حجاب » می نامند . در دستوری که امیرامؤمنین علیه السلام به مالک اشتر نوشته است می فرماید : « فَلا تُطَوِّلَنَّ احتِجابَکَ عَن رَعیَّتِکَ » (2)یعنی در میان مردم باش ، کمتر خود را در اندرون خانه ی خود از مردم پنهان کن ؛ حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان . بیچارگان بتوانند نیازمندی ها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان امور بی اطلاع نمانی . ابن خلدون در مقدمه ی خویش فصلی دارد تحت عنوان « فَصلٌفِی الحِجابِ کیفَ یَقَعُ فِی الدُّوَلِ وَ اَنَّهُ یَعظُمُ عِندَالهَرَمؤ » . در این فصل بیان می کند که حکومت ها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله ای قرار نمی دهند ولی تدریجاً حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیم تر می شود تا بالأخره عواقب ناگواری به وجود می آورد . ابن خلدون کلمه ی « حجاب » را به معنی پرده و حائل ( نه پوشش ) به کار برده است . استعمال کلمه ی حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است . در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه ی « ستر » که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند کلمه ی « ستر » را به کار برده اند نه کلمه ی « حجاب » را . بهتر این بود که کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه « پوشش » را به کار می بردیم ، زیرا چنان که گفتیم معنی شایع لغت « حجاب » پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده ی زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده ودر خانه محبوس باشد و بیرون نرود . وظیفه ی پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است 1- ص ، 32 2- نهج البلاغه نامه ی 53 بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد . پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد . آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقها هم مزید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لعت « حجاب » به کار نرفته است . آیاتی که در این باره است ، چه در سوره ی مبارکه نور و چه در سوره ی مبارکه ی احزاب ، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه ی « حجاب » را به کار برده باشد . آیه ای که در آن کلمه ی « حجاب » به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام . می دانیم که در قرآن کریم درباره ی زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شده است . اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود : « یا نِساءَ النَّبیِّ لَستُنَّ کأحَدٍ مِنَ النِّساءِ » یعنی شما با سایر زنان فرق دارید . اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر ، چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان ، در خانه های خود بمانند ، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است . قرآن کریم صریحاً به زنان پیغمبر می گوید : « وَ قَرنَ فی بُیوتِکُنَّ » یعنی در خانه های خود بمانید . اسلام می خواسته است « اُمَّهاتُ المؤمنین » که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنان که می دانیم یکی از امهات المؤمنین ( عایشه ) که از این دستور تخلف کرد ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد . خود او همیشه اظهار تأسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم . سرّ اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است ؛ یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده می کرد و ماجراهایی می آفرید . بنابراین اگر درباره ی زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است . به هر حال آیه ای که در آن آیه کلمه « حجاب » به کار رفته آیه ی 53 از سوره ی احزاب است که می فرماید : « وَ اِذا سَألتُموهُنَّ مَتاعاً فَاسألوا هُنَّ مِن وَراءِ حِجابٍ » یعنی اگر از آن ها متاع و کالای مورد نیاز مطالبه می کنید از پشت پرده از آنها بخواهید . در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام « آیه ی حجاب » آمده است مثلاً گفته شده قبل از نزول آیه ی حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه ی حجاب چنین شد ، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است (1) ، نه آیات سوره نور که می فرماید : 1- رجوع شود به صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 148-151 . قُل لِلمؤمِنینَ یَغُضُّوا مِن اَبصارِهِم – الی آخر – قُل لِلمؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن اَبصارِهِنَّ یا آیه ی سوره احزاب که می فرماید : یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ الی آخر . اما اینکه چطور در عصر اخیر به جای اصطلاح رایج فقها یعنی ستر و پوشش کلمه ی حجاب و پرده و پردگی شایع شده است برای من مجهول است ، و شاید از ناحیه ی اشتباه کردن حجاب اسلامی به حجابهایی که در سایر ملل مرسوم بوده است باشد . ( استاد مطهری ) علت پیدا شدن حجاب علت و فلسفه ی پیدا شدن حجاب چیست ؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل باستانی پدید آمد ؟ اسلام که دینی است که در همه ی دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأیید و یا تأسیس کرد ؟ مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان پیدا شدن حجاب ذکر کنند ، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند ، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد . در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالباً این علت ها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است . ما مجموع آنها را ذکر می کنیم . نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است که ذیلاً ذکر می شود : 1) میل به ریاضت و رهبانیت ( ریشه ی فلسفی ) 2) عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه اجتماعی ) 3) پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منابع اقتصادی مرد ( ریشه اقتصادی ) 4) حسادت و خودخواهی مرد ( ریشه ی اخلاقی ) 5) عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد ، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه ی پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است ( ریشه روانی ) علل نامبرده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آن ها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضاً در پدید آمدن بعضی از سیستم های غیراسلامی تأثیر داشته است و در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده ، نبوده است . همان طور که ملاحظه می شود مخالفان حجاب گاهی آن را زاییده یک طرز تفکر فلسفی خاص درباره ی جهان و لذات جهان معرفی می کنند و گاهی ریشه ی سیاسی و اجتماعی برای آن ذکر می کنند و گاهی آن را معلول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت می دهند . کیفیت پوشش « وَ لیَضرِبنَ بِخُمرِهِنَّ عَلی جَیوبِهِنَّ » یعنی می باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند . البته روسری خصوصیتی ندارد ، مقصود پوشیدن سر و گردن و گریبان است . همانطور که قبلاً از تفسیر کشّاف نقل کردیم – دیگران نیز همانطور گفته اند – زنان عرب معمولاً پیراهنهایی می پوشیدند که گریبانهایشان باز بود ، دور گردن و سینه را نمی پوشانید . روسریهایی هم که روی سر خود می انداختند از پشت سر می آویختند ( همان طوری که الآن بین مردان عرب متداول است . ) قهراً گوش ها و بناگوش ها و گوشواره ها و جلو سینه و گردن نمایان می شد . این آیه دستور می دهد که باید قسمت آویختن همان روسری ها را از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیفکنند تا قسمت های یاد شده پوشیده گردد . ابن عباس در تفسیر این جمله گفته است : « تُغَطّی شَعرَها وَ صَدرها و تَرائِبَها وَ سَوالِفَها » (1) یعنی زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانذ . این آیه حدود پوشش را مشخص می کند . در ذیل این آیه شیعه و سنی روایت کرده اند که : روزی در هوای گرم مدینه زنی جوان و زیبا در حای که طبق معمول روسری خور را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او پیدا بود از کوچه عبور می کرد . مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد . آن منظره ی زیبا سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمی کرد . آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال کرد . همان طور می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت . وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود . با همین حال به حضور رسول اکرم رفت و ماجرا را به عرض رسان . اینجا بود که آیه ی مبارکه نازل شد : قُل لِلمؤمنینَ یَغُضّوا مِن اَبصارِهِم الی آخر .(2) این ترکیب لغت «ضرب» با لغت «علی» این معنی را می رساند که چیزی را بر روی چیز دیگر قرار دهند به طوری که مانع و حاجبی بر او شمرده شود. در تفسیر کشاف می گوید: ضَرَبَت بِخِمارِها عَلی جَیبِها کَقُولِکَ ضَرَبتُ بِیَدی عَلَی الحائطِ اِذا وَضَعتَها عَلَیهِ .این تعبیر این است که بگوییم دست خود را روی دیوار گذاشتیم . ایضاً در کشّاف در ذیل آیه ی 11 از سوره ی کهف که این ترکیب لغوی در آنجا آمده است و می فرماید : «فَضَرَبنا عَلی اذانِهِم» می گوید : اَی ضَرَبنا عَلَیها حجاباً مِن اَن تَسمَعَ . یعنی بر روی گوش های آن ها پرده ای قرار دادیم که نشنوند . 1- مجمع البیان ، ذیل آیه ی 31 سوره ی نور . 2- کافی ج 5 ، ص 521 و وسائل ج 3 ، ص 24 و تفسیر صافی و تفسیر درّ المنثور سیوطی ج 5 ، ص 40 فایده و فلسفه حجاب قبل از هر چیز لازم به ذکر است که، هر کس خدا را حکیم و بینا و دانا و توانا و خالق و موحد و مدیر و مدبر جمیع عوالم امکان دانست ، دیگر خواستن فایده احکام و اوامر و بررسی آن با عقل ناقص و چشمان کم نور وجود محدود خود، بسیار بسیار زشت و ناروا و دلیل روشنی بر کمال جهل و غرور است و بیشتر بدان مگسی شباهت دارد که از وجود یک دستگاه میز تحریر بزرگ هیکل یک انسان عاقل و کاملی که با افکار بلندی پشت میز نشسته ، قلم بر دست و برای میلیون ها نفر افراد بشر دستور زندگی یا اسرار عالم وجود را می نویسد. فقط نیش قلمی روی صفحه کاغذ ملاحظه نموده و با آن عالم کوچک و آن جثه ی ضعیف و ادراک ناقص خود می خواهد فلسفه و فایده حرکت و آثار نیش قلم او را بفهمد ! همین طور است وجود ما نسبت به دستگاه آفرینش و حضرت باری و آیین او ؛ ممکن است یک حکمی مشتمل بر مصالح عالیه ی بسیار و منافع کلی بی شماری برای توده ی بشر در اعصار و نقاط مختلف عالم باشد ؛ ولی هنوز بسیاری از اسرار و فوایدش از نظر محدود و قاصر ما پوشیده و مخفی و همه مصالح جعل آن حکم را ندانیم ؛ با این وصف یکی از فواید محرز و مسلم این پوشاک موقر و مقدس و یا به اصطلاح شما کفن سیاه ! که تا کنون بر هیچکس پوشیده نمانده، آن است که گوهر ناموس زنان و لطافت و زیبایی آنان را از شر دستبرد و نظر ناپاک میلیون ها دزدان طرّار و زبردست و شهوت پرست حفظ نموده و جامعه را از شیوع و سرایت هزاران شعبه ی فقر و مرض و وحشی گری و نکبت و قتل و انتقام و نفاق و سوء ظن و رکود و بی غیرتی و هرگونه هرزگی و سقوط اخلاقی دیگر بیمه می کند . به علاوه چون حجاب یکی از شعارهای مخصوصه ی زنان مسلمانان است که بدون آن تشخیص زن مسلمان از زنان یهود و نصارا ، هندو وگبر یا مسلک های سیاسی بهایی و طبیعی غیر ممکن است، زنان مسلمان هم در نهایت میل و رغبت پرچم پرافتخار حجاب را بر سر خود افراشته و با پوشیدن این پوشاک مقدس به جامعه می فهمانند که معتقد به خدا و دین خدا و دارای گوهر گران بهای عفت و حیا و پای بندی به مرامی شرافتمند و بالاخره مسلمانند . سیمای حقیقی مساله ی حجاب حقیقت امر این است که در مساله ی پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل می نگرد جواب می دهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کار در قانون ازدواج همراه با یک سلسله تهعدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع می باشند. درست است که صورت ظاهر مساله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنی آن کس که مساله به نام او عنوان می شود زن است و احیاناً مسأله با لحن دلسوزانه ای مطرح می شود که آیا بهتر است که زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادگی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آن که در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ، و لا اقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع تر است . به قول ویل دورانت : « دامن های کوتاه برای همه ی جهانیان به جز خیاطان نعمتی است . » پس روح مسأله ، محدودیت کامیابی ها و کشیده شدن آن ها به محیط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضیه ی اول است . از نظر اسلام محدودیت کامیابی های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، از جنبه ی روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند ، و از جنبه ی خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می گردد ، و از جنبه ی اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می گردد ، و از نظر وضع زن در برابر مرد ، سبب می گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود . فلسفه ی پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است . بعضی از آنها جنبه ی روانی دارد و بعضی جنبه ی خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او. حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر و اساسی تری ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر ، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد . بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجویی های جنسی به هم می آمیزد اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند . ( بخشی از گفته های استاد مطهری ) حجاب و ضد حجاب در شعر فارسی معاصر پس از کشف حجاب جشنی به همین مناسبت در کلوپ ایران برگزار شد که « رئیس الوزراءهای سابق و رؤسای ادارات و ادبا و نویسندگان » در آن حضور داشتند و ملک الشعراء بهار و چند تن از شاعران دیگر قطعه ای از اشعار خود را در آن محفل خواندند . بهار در قصیده ای که به سال 1307 تحت عنوان « زن شعر خداست » سروده ، به شرح دشواریهای زنان پرداخته و در نهایت چنین می سراید : نشود منقطع از کشور ما این حرکات تا که زن بسته و پیچیده به چادر باشد حفظ ناموس ز معجر نتوان خواست بهار که زن آزادتر اندر پس معجر باشد (1) حیدری نماینده ی دیگر مجلس شورای ملی نیز شعری در مذمت چادر و ستایش کشف حجاب دارد : چو گنجی در زمین بودی تو پنهان ز لطف شه کنون پیدایی ای زن شوی در زندگی همدوش بامرد از این چادر اگر در آیی ای زن بود چادر چو چاهی ژرف و تاریک چرا افتی به چه بینایی ای زن مجو دانایی و عفت ز چادر اگر با عفت و دانایی ای زن (2)

۳ نظر:

ناشناس گفت...

salam
man somaiie qasempoor hastam...daneshamooze sale gozashteie shoma
man az in qesmat khosham oomad...kheili ali bood
mamnoon

ناشناس گفت...

خانم رنجی عزیز ایکاش بار دیکر در محضر تان بودیم و مطالبی که ارائه می کردید استفاده می کردیم افسوس به لحظاتی که از دست دادیم خدا نگهدار تان

ناشناس گفت...

خانم رنجی عزیز ایکاش بار دیکر در محضر تان بودیم و مطالبی که ارائه می کردید استفاده می کردیم افسوس به لحظاتی که از دست دادیم خدا نگهدار تان

نظرشمابه این وبلاگ